کد مطلب: 75491
تصاويري از زبالههاي نوروزي در زاگرس!
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 681
به گزارش سلام لردگان -
قصهي پرغصهي بسياري از مناظر نازيبا و متعفن امروز در کلاردشت، دامنههاي تنکابن، عليآباد کتول، نور، سلمانشهر، ماسوله، لاهيجان، رامسر، مرزنآباد، بوجاق، انزلي و ... مؤيد همين واقعيت بوده و حاصل آن، در شمار
زشتترين چشماندازهايي است که روزگاري از آنها با عنوان پارههايي از بهشت در شمال کشور ياد ميشد. واقعيتهايي که آشکارا نشان ميدهد مديريت گردشگري و توزيع و پراکنش سفر در مملکتي که وسعتش به تنهايي از 95 کشور از مجموع 234
کشور جهان، بزرگتر است ، به هيچوجه برازنده و سزاوارانه طراحي و اعمال نشده و نميشود.
نکتهي نگرانکنندهتر در اين ميان، آن است که محورهاي ارتباطي با استانهاي شمالي کشور، اينک با محدوديتهاي جدي روبرو بوده و اغلب آنها در روزهاي پاياني هفته و ايام تعطيل با ترافيکهاي فلجکننده روبرو هستند؛ عاملي که به هر حال، سبب ميشود تا برخي از هموطنان خواه ناخواه، سرزمينهاي سبز شمالي کشور را از مقاصد هدف گردشگري خود حذف کنند.
تصور کنيد، هنگامي که آزادراه تهران شمال با بيشينهي ظرفيت خود افتتاح گردد، آنگاه بايد منتظر تماشاي چه ميزان از ترددهاي فلجکننده در شهرهاي شمالي کشور باشيم؛ جايي که هماکنون هم در روزهاي تعطيل، مسير 5 کيلومتري چالوس به نوشهر، گاه بيش از يک ساعت به طول ميانجامد!
به اينها اضافه کنيد ميزان شتابان برداشت شن و ماسه از بستر اغلب رودخانههاي منتهي به درياي مازندران ناشي از رشد شتابان ساختمان و ويلاسازي در شمال که سبب افزايش محسوس فرسايش خاک، لغزش زمين و گسترش عمودي و افقي بستر رودخانهها شده و بدينترتيب، حجم عظيمي از مرغوبترين و حاصلخيزترين خاکهاي جنگلي و زراعي مملکت از حيز انتفاع خارج ميشود و همچنين به سازههاي کنار رودخانهاي، به ويژه در مواقع سيلابي آسيبهايي چند برابر آنچه بايد رخ دهد، وارد ميگردد.

اينها را گفتم تا با تماشاي تصاويري که ملاحظه ميکنيد و جملگي متعلق به مناطق جنگلي دشت ارمند در لردگان (استان چهارمحال و بختياري) است، دريابيد که متأسفانه نهتنها نتوانستيم مشکل جنگلهاي هيرکاني را حل کنيم، بلکه اينک اين مشکل ميرود تا با شتابي دمادم افزاينده، دامنگير جنگلهاي زاگرس در باختر وطن هم بشود.
نگارنده خود در سفري که نوروز امسال از بخشهايي از اين جنگلها در سه استان کهکيلويه و بويراحمد، چهارمحال و بختياري و شمال خوزستان داشت، به عينه شاهد افزايش معنيدار اين معضل جانفرسا و شرمآور بود. اينک يکي از محيطبانهاي منطقه حفاظت شده سبزکوه به نام اميد بختياري، تصاويري را در روز 14 فروردين 1392 از نواحي اطراف مناطق حفاظت شده هلن و سبزکوه برايم ارسال کرده که آشکارا نشان ميدهد مردمي که سيزدهمين روز از نوروز 1392 را به در کردهاند، طبيعت را هم در به در کردهاند! نکردهاند؟

به راستي اگر در شمال کشور، محدوديت مکاني، بزرگترين چالش فراروي مديران شهري و منابع طبيعي و محيط زيست براي حل مشکل انباشت و پراکندگي روزافزون زباله است، در زاگرس شش ميليون هکتاري هم، ظاهراً چنين چالشي دارد خود را نشان ميدهد؛ رويداد تلخي که ثابت ميکند: آنچه که خطرش مهمتر از محدوديت فيزيکي بستر و پهنهي جغرافيايي هدف گردشگري است، همانا بلوغ نارس و ناداني يا آزمندي و کاهلي گردشگراني است که با کمينهي ملاحظات محيط زيستي و فرهنگ سفر در طبيعت هم آشنايي ندارند و ضد ارزشهاي آشکاري چون، پرتاب زباله از خودرو در حال حرکت و يا باقي نهادن زباله، پس از ترک محل کمپينگ، برايشان رفتاري کاملاً عادي و خردمندانه معنا ميدهد.
اين در حالي است که ما بايد ياد بگيريم که حق نداريم در مراجعه به طبيعت، هيچ نوع زبالهاي را در محيط جاي گذاشته و حتمن بايد بخشي از فضاي خودرو خود را به جمعآوري و برگشت زبالههاي توليد کرده، اختصاص دهيم.

در اين راستا، به نظر ميرسد ساخت ميانپردههاي شنيداري و ديداري جذاب از صدا و سيما، ارايهي بستههاي آموزشي در مدارس و انتشار نظر کارشناسان و متخصصان در روزنامهها و خبرگزاريها بتواند به اين فرهنگسازي و پايان دادن به يک بي اخلاقي و بزه اجتماعي بزرگ و شرمآور پايان دهد. البته به موازات اين اقدام، لازم است تا دستگاههاي قضايي و انتظامي با شدت بيشتري نسبت به آلودهکنندگان محيط زيست برخورد کنند و قوانين سختگيرانهتر بيشتري در اين حوزه تصويب و به اجرا درآورند.
يادمان باشد که شوربختانه يا خوشبختانه هنوز از هدف سند چشمانداز 20 ساله ايران 1404 مبني بر ورود سالانه بيش از 20 ميليون گردشگر خارجي بسيار فاصله داريم! اگر قرار بود با اين آمادگي کنوني و بضاعت نرمافزاري و سختافزاري به استقبال 20 ميليون گردشگر خارجي هم ميرفتيم، آنها به جاي آن که در بازگشت به کشورشان، سفيران داوطلب و ثناگوي ايران و ايراني باشند، مسلماً رأي خيلي از داوطلبين بالقوه را براي سفر به ايران ميزدند! نميزدند؟ اين در حالي است که هماکنون مجموع گردشگر ورودي به جزيرهي کوچکي چون گوام که يک سوم جزيره قشم، مساحت دارد ، بيشتر از کشور 165 ميليون هکتاري ايران است! چرا؟
